گزارش تحلیلی فاطمه باقری سردبیر تیترصنعت، وقتی دکتر علی نجمالدین، استاد معدن دانشگاه تهران، از سهم کمتر از ۲ درصد معدن در تولید ناخالص داخلی ایران میگوید، ناامیدی در صدایش موج میزند. ایران با داشتن حدود یک درصد ذخایر معدنی جهان، هنوز نتوانسته این ثروت را به ثروتی اقتصادی تبدیل کند. دکتر علی مرادزاده، با اشاره به فرسودگی تجهیزات و تحریمها، میگوید این موانع نفس معدن را به شماره انداختهاند. در همین حال، دکتر امیررضا قیامی آزاد، رئیس مرکز صنعت فولاد دانشگاه تهران، دانشگاه را موتور نوآوری و پل ارتباطی حیاتی بین صنعت و فناوری میداند.
مشکل اصلی معدن ایران، زنجیره ارزش ناقص است؛ از اکتشاف تا فرآوری و بازاریابی، هر حلقه نیازمند فناوریهای نوین و مدیریت دقیق است. تجهیزات فرسوده، نبود دادههای زمینشناسی دقیق و بوروکراسی پیچیده، توسعه را کند کردهاند. تحریمها هم دسترسی به فناوریهای روز را محدود کردهاند، اما بومیسازی و حمایت از شرکتهای دانشبنیان راهگشاست.
آلودگی آب و خاک، پسماندهای خطرناک و ایمنی پایین معادن، چالشهای جدی محیط زیستیاند که باید با فناوریهای سبز و هوشمند حل شوند. هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و اتوماسیون میتوانند بهرهوری و ایمنی را همزمان افزایش دهند. دانشگاهها باید پژوهشهای کاربردی را به نیازهای واقعی معدن پیوند بزنند و صنعتگران در رویدادهای علمی فعالتر حضور یابند تا انتقال فناوری سرعت گیرد.
حفظ محیط زیست و بازسازی معادن پس از بهرهبرداری، تعهدی به نسلهای آینده است. دکتر نجمالدین هشدار میدهد: «معدنکاری بدون رعایت اصول زیستمحیطی، خیانت به آینده است.» اگر معادن نیمهفعال فعال شوند، فناوریهای نوین بهکار گرفته شوند و نیروی متخصص جذب شود، معدن ایران در یک دهه آینده میتواند جایگاه واقعی خود را در اقتصاد ملی و جهانی پیدا کند. این داستان، روایت ظرفیتهای مغفول و امید به نوآوری و همدلی است؛ قصهای که هر ایرانی را به سهیم شدن در آن دعوت میکند.
نظرات کاربران