آنچکه طی یک ماه اخیر بیش از هر چیزی در عرصه ی رسانه خود نمایی کرد، خبر بود.
لحظه ها و ثانیه هایی که خبرها نو به نو خلق می شدند و تنها دقایقی بیش طول نمی کشید که خبر قبلی بوی کهنگی می داد!!!
خبر حول محور جنگ
جنگی که تنها ۱۲ روز طول کشید اما سالها تجربه بود
بنابراین جایی برای عرض اندام سرمقاله و یادداشت و یا تحلیل اتفاقاتی که مثل روز روشن بودند باقی نمی ماند
و رسانه ها هم با درک شرایط و اقتضای زمان، ضمن تلطیف روزهای سخت و زمخت و روشنگری در راستای کینه ی دیرینه دشمن و نهادينه ایستادن پای وطن در روزهای سخت، رسالت خبررسانی خود را به خوبی ایفاء کردند
امروز ۲۵ تیر پس از مدت ها باز جمع اصحاب رسانه با دعوت دکتر اکبری فرماندار ایلام جمع بود
باز دغدغه، باز مردم و باز بیان دردها و رنج ها در کنار غرور خلق شده، انسجام ایجاد شده که خالق این سمفونی مشحون از زیبایی مردم بودند و مردم.
در کنار رشادت ها و جانفشانی های نیروی نظامی و انتظامی و امنیتی
و در سایه سار باعظمت وجود رهبری که نفسش گرم بود و دَمَش مسیحایی
که از انفاس خوشش بوی کسی می آید
پس از روزها باز یخ یادداشت ها و سوال ها و آب می شود و از فریاد خبرنگاران ایلامی در گرماگرم تیر ماه در ساختمان فرمانداری بگویم
جمع شان که جمع می شود از هر دری می گویند و هیچ ناگفته ای نمی ماند، حتی اگر کسی نشنود، رسالت آنها گفتن است
از جنگی تحمیلی که در پی جواب رد برصلحی تحمیلی بود و دو جبهه و دو طرف بیشتر نداشت
جنگ حق و باطل
و جنگ باشرفان و بی شرفان
از نان هایی که لاستیکند و بی کیفیت
و البته از درد شاطرانی که هیچگاه شاعر نمی شوند، از بس سخت کار می کنند با درآمدی اندک در شراره پر لهیب آتش
که البته فرماندار درمان درد ما و آنها را در آموزش اثربخش می دیدند
و از ساختمان پزشکانی که خود درد شهروندان هستند تا درمان
و سالهاست بر مرکز شهر چنبره انداخته و کوچ به حاشیه شهر را دوست ندارند
و تا بنگاههای معاملات ماشین که همچنان پیکان را قناری می کنند!!!
و یک ۲۴ متری را قُرق !!!
از بی آبی در لوله های آب گرفته تا ناعدالتی در تقسیم آب در مهدی آباد
و تا موش های شهری داخل جداول که روی گربه ها را که هیچ کم کرده اند
چشم در چشم آدمها می ایستند و خط و نشان می کشند!!!
تا آتش سوزی های در جان خسته ی بلوط که تاریخ زاگرس است و پیشگیری، حلقه مفقوده ی آن.
فرماندار
به سراغ تاریخ رفت
او سیاستمداری تاریخ خواتده است
جریان شناسی تاریخی ایران را خوب می شناسد
از عهدنامه ی ترکمنچای که تکرارش در سرزمین ایران محال است
تا دشمنانی که در فرهنگ ایران هضم و وجودشان در تاریخ حذف شد
و عظمتی به وسعت یک میلیون و ششصد کيلومتر که با خون شهیدان نشو و نما یافته
او بعنوان یک شهروند در کنار دردها، مشکلات و نارسایی ها
از غرور مردان و زنان ایران گفت
از توهم پیروزی دشمن که نه به بار است و نه به دار، با وجود سر به داران سرزمین مغروری که عادت سرخم کردن ندارند.
نظرات کاربران